بیاموزید که چرا هوش عاطفی در عشق و روابط اهمیت دارد و چگونه می توانید از آن برای تقویت شراکت، افزایش صمیمیت، حفظ ارتباط و ایجاد عشقی پایدار استفاده کنید.
چگونه هوش عاطفی هیجانی (EQ) بر عشق و روابط تأثیر می گذارد
هوش عاطفی (EQ) راز روابط صمیمانه پایدار است، عمدتاً به این دلیل که ما را نسبت به تغییرات بزرگ و کوچکی که دائماً در خودمان و دیگران رخ می دهد آگاه می کند. با ساختن EQ خود ، حساسیتی را خواهید داشت که هر یک از ما همیشه در جستجوی دیگری هستیم. شما به طور خودکار، از طریق آگاهی فعال و همدلی، تغییرات کوچکی را در پویایی عاشقانه خود حس خواهید کرد که نشان دهنده نیاز به اقدام است.
ما این پتانسیل را داریم که به عشقی برسیم که همه آرزویش را داریم – صمیمیت عمیق، مهربانی متقابل، تعهد واقعی، مراقبت روحی – صرفاً به دلیل همدلی، توانایی ذاتی ما برای به اشتراک گذاشتن تجربیات عاطفی. اما برای رسیدن به اوج عشق، به تمام مهارتهای یک EQ بالا نیاز داریم: آگاهی عاطفی دقیق برای جلوگیری از اشتباه گرفتن شیفتگی یا شهوت عشق پایدار. پذیرش تجربه احساساتی که اگر به حال خود رها شود می تواند به یک رابطه آسیب برساند. و یک آگاهی فعال هوشیار برای ارزیابی ما از اینکه چه چیزی کار می کند و چه چیزی نیست.
.
ایجاد هوش عاطفی در عشق و روابط
ما مجبور نیستیم معشوقه های اشتباهی را انتخاب کنیم، به ازدواج های ناموفق متعددی دست یابیم، یا اجازه دهیم که روابط عاشقانه از روابط بلندمدت ما خارج شود. لازم نیست اجازه دهیم نیازها و خواسته های متضاد بین دو نفر که همدیگر را دوست دارند پیش بیاید. ما مجبور نیستیم در زندگی عاشقانه خود را تسلیم کسالت یا مشاجره کنیم.
ما این پتانسیل را داریم که به عشقی که همه آرزویش را داریم دست یابیم – صمیمیت عمیق و مهربانی متقابل، مراقبت واقعی متعهد و با روح – صرفاً به دلیل همدلی و توانایی ذاتی ما برای به اشتراک گذاشتن تجربیات عاطفی. اما برای دستیابی به این اهداف رابطه، ما به تمام مهارت های یک EQ بالا نیاز داریم:
- آگاهی عاطفی زیرکانه برای جلوگیری از اشتباه گرفتن شیفتگی یا شهوت برای عشق پایدار
- پذیرش تجربه احساساتی که اگر به حال خود رها شود می تواند به یک رابطه آسیب برساند، و
- هوشیاری فعال هوشیار برای آگاه کردن ما از آنچه کار می کند و چه چیزی نیست.
خوشبختانه، لازم نیست EQ شما قبل از شروع عشق به اوج خود رسیده باشد. در واقع، برای بسیاری از مردم، عاشق شدن به عنوان انگیزه ای برای تربیت مجدد قلب عمل می کند. به همین دلیل است که برخی از عمیقاً پرشورترین عاشقان در دهه هشتاد زندگی خود هستند: آنها متوجه می شوند که دو EQ بالا به یک عشق عاشقانه اضافه می شود که هرگز رشد نمی کند، هرگز هیجان را از دست نمی دهد و همیشه هر دو را به صورت فردی و جمعی تقویت می کند.
.
فعالانه به دنبال تغییر در رابطه خود باشید
وقتی ترس از تغییر را کنار میزنید، متوجه میشوید که متفاوت بودن لزوماً به معنای بدتر نیست. چیزها اغلب بهتر از همیشه در سمت دور تغییر ظاهر می شوند. روابط خود ارگانیسم هستند و طبیعتاً باید تغییر کنند. هر رابطهای که به سمت رشدی که میخواهید سوق داده نشود، به نوع دیگری تغییر میکند – شاید رابطهای که شما نمیخواهید. توانایی شما در پذیرش تغییر با شجاعت و خوش بینی به دست می آید. از خود بپرسید آیا معشوق شما به چیز جدیدی از شما نیاز دارد؟ آیا برای ارزیابی مجدد با هم نیاز به برنامه ریزی دارید؟ آیا تأثیرات خارجی خواستار تغییر در نقش های مربوطه شما هستند؟ آیا مثل گذشته خوشحال هستید؟ بدون EQ، چنین سوالاتی اغلب برای رویارویی خیلی ترسناک هستند، بنابراین بسیاری از عاشقان سیگنال های تغییر را تا زمانی که خیلی دیر شده نادیده می گیرند.